آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

کلمات جدید آرتین جونم

ماشاالله فراموش نشه وقتی میخاد بگه چراغ خواب از پریز در بیاریم میگه دَز وقتی میخاد کسی رو بزنه میگه ایه بدون َ ِ ُ میگه EH انقد باحال میگه نَنِه راستی یاد گرفته میگه دایی دیگه نمیگه دا ولی خیلی خیلی کم میگه رضا آبجیم (مامان آرتین جونم) میگه دلش که تنگ میشه همش میگه دایی رضا اما پیش خودم خیلی کم میگه. ...
20 بهمن 1393

خاطرات شیرین اوایل بهمن 93

سلام این دفعه کلی دست به دوربین بودم و کلی از خاطرات آرتین جونمو بصورت تصویری ثبت کردم این چند وقت که در حال آماده سازی عکس ها و فیلم ها بودم اتفاقات خوب و بد زیادی افتاده بد هاش زیاده اما همشو اینجا نمینویسم چون بعضی هاش خصوصیه و به هیچکی نگفتم بعضی هاش رو هم به دلیل اینکه اینجا محل ثبت خاطرات آرتین جونمه و دلیل بعدیش هم نمیخام آرتین جونم ناراحت بشه و سعی میکنم بیشتر خاطرات شیرین آرتین جونم رو ثبت کنم تا بد آرتین جونم ماشاالله خیلی شیطون شده و این شیطونیش باعث شده چایی داغ خیلی داغ روی مچ دست و شکم و ران...
20 بهمن 1393

خاطرات شیرین تصویری آرتین جونم

سلام یادتونه توی پست قبلی خاطرات آرتین جونم رو تعریف کردم امروز عکس هاش رو توی ادامه مطلب هستش با خاطرات جدید و شیرین آرتین جونم زیاد منتظرتون نمیگذارم برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. پنج شنبه , 2 بهمن 1393 اینجا داره آش میخوره آرتین جونم توی اتاقم کلی باهام بازی کرد و عروسک خاله اش که سرش کنده شده رو بازی میکرد سرش که کنده میشد میگفتم بده به من و سرش رو میگذاشتم قشنگ منتظر میشد تا درستش کنم اولش پرت میکرد ولی گفتم پرت نکن قشنگ بده میداد و درستش میکردم از این کار خسته نمیشد. جمعه , 3 بهمن 1393...
10 بهمن 1393

تصاویر و خاطرات 11 ماهگی

سلام امروز اومدم با تصاویر و خاطرات اولین روز های 11 ماهگی آرتین جونم زیاد منتظرتون نمیگذارم برین ادامه مطلب سه شنبه , 16 دي 1393 اولین عکس 11 ماهگی آرتین جونم که داداشم گرفته این عکس ها رو هم خودم گرفتم اینجا هم خیلی جلو اومده بود مجبور شدم از دوربین جلوی موبایل استفاده کنم و اینم حمله به سمت من که باعث شد نتونم عکس پرتره بگیرم جمعه , 26 دي 1393 برای آرتین جونم کلیپ های مورد علاقه اش رو گذاشتم و خواب آلو شد و یادتونه گفتم سرش رو میگذاره رو سینه ام اینم کلیپش ...
4 بهمن 1393

تصاویر و خاطرات قبل از 11 ماهگی

سلام امروز اومدم با کلی مطالب و خاطرات آرتین جونم امروز قبل ازاینکه برین ادامه مطلب یک چند خط در مورد این وبلاگ مینویسم بعضی از وبلاگ نویس هایی که برای بچه هاشون برای خواهر زاده و یا برادر زاده شون مطلب مینویسن هنگام نوشتن مطالب باهاشون صحبت میکنن و میگن شما این کار رو کردی شما لالا کرده بودی یا شما اولین بار این کلمه رو گفتی راستش من اینجور وبلاگنویسی رو دوست ندارم منظورم این نیس که اونایی که اینجوری وبلاگ نویسی میکنن دیگه اونجوری وبلاگ نویسی نکنن من منظورم اینه که کسی که برای خوندن خاطرات آرتین جونم وقت گذاشته و با علاقه به آرتین جونم داره این مطال...
27 دی 1393

اولین تصاویر و فیلم های 10 ماهگی آرتین جونم

سلام امروز اومدم با جدید ترین خاطرات آرتین جونم حدود یک ماه و خورده ای به تولد آرتین جونم نمونده و سال پیش این موقع ها بود که منتظر به دنیا اومدنش بودم و در مورد دایی شدن مطلب مینوشتم در اولین وبلاگم روز به روز بیشتر از آرتین جونم خوشم میاد برین ادامه مطلب ماشاالله هم فراموش نشه سه شنبه , 25 آذر 1393 اولین دست زدن آرتین جونم چهارشنبه , 26 آذر 1393 اولین تصاویر از 10 ماهگی آرتین جونم آرتین جونم داشت میرف خونه شون که این تصاویر رو گرفتم جمعه , 7 دی 1393 حمله به کتابخانه آرتین جونم...
12 دی 1393

تصاویر و خاطرات شیرین آرتین جونم

سلام بازم اومدم با تصاویر و خاطرات شیرین آرتین جونم برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه یکشنبه , 16 آذر 1393 من عاشق غذا دادن به آرتین جونم هستم وقتی بهش شیر خشک یا آش یا چای شیرین تو شیشه شیر بهش میدم کلی کیف میکنم و لذت میبرم وقتی داشتم به آرتین جونم شیر خشک میدادم دیدم خوابش برده منم چند تا عکس خوشمل ازش گرفتم بازم تلاشم برای ثبت یک عکس با کیفیت از دندون های آرتین جونم بی نتیجه موند ببینین اما اصلا نگران نباشین برین پایین تر عکس های بالا رو دیدین؟ همین عکس ها رو به داداشم نشون دادم و گفتم...
6 دی 1393