آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

عکس ها و خاطرات اوایل 20 ماهگی

سلام بارم اومدم تا خاطرات شیرین آرتین جونمو ثبت کنم زندگی سخته بیاییم سعی کنیم با و لج و لجبازی و غیبت تهمت دروغ حسادت و غر غر کردن و زیاده خواهی و... از این سخت ترش نکنیم. و خوشحال باشیم که در سختی ها باز هم همدیگه رو داریم و لذت ببریم. برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. سه شنبه، ۲۸ مهر ۱۳۹۴ اولین عکس 20 ماهگی الکی مثلا میخاد بخوابه اینجا بالش تشک و پتوش رو آورد و مثلا میخاست بخوابه فرداش کلی بازی کردم باهاش و خندوندمش الکی مثلا خوابیدم بعد آرتین جونم میگفه هَه منم از خواب میپ...
20 آبان 1394

عکس ها و خاطرات 19 ماهگی

سلام قبل از خوندن مطلب از سرویس دهنده نی نی وبلاگ تشکر میکنم چون الان که اکثر سرویس دهنده ها محدودیت های بسیار سنگینی دارن و مشکلاتی که خیلی خیلی مهمن و به کاربران جواب نمیدن هنگام هک شدن مشکل و غیره بی مسئولیتی میکنن اما در نی نی وبلاگ اینطور نیست البته اینو دیدم که میگم و بخاطر همین از نی نی وبلاگ تشکر ویژه میکنم و امیدوارم آپارات هم به حل مشکلات کاربرانش اهمیت بده. و بتونم بازم از آرتین جونم در کانال شخصیم کلیپ منتشر کنم. در ضمن فرا رسیدن ایام محرم رو به تمامی مسلمانان تسلیت میگم برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. همیشه وقتی...
1 آبان 1394

عکس ها و خاطرات اواخر 18 ماهگی

سلام زیبایی خیلی خوبه و چه خوب که بیشتر باطن خودمون رو زیبا کنیم تا ظاهرمون این عکس آرتین جونم ده روز مونده بود به پاییز داداشم (دایی آرتین جونم گرفته) به قول آرتین جونم داء برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. دوشنبه , 10 شهريور 1394 هوا بارونی بود و باد تندی می وزید آرتین جونم از شدت ترس چشماش گرد شده بود و میگفت ترس       ترس پشت کامپیوتر بودم و آرتین جونم چسبیده بود به من با اینکه میدید من نمیترسم ولی ترسش کمتر نمیشد کلاهم رو نزدیک کردم و اومد بگیره که خودمو کشیدم عقب و خندید و ترسش رو یادش ...
15 مهر 1394

اولین عکس و خاطرات 18 ماهگی

سلام وقت خیلی ارزشمنده از وقت ارزشمند تر کودکان هستن اگه میلیارد ها پول هم برای بچه ها خرج کنیم هم اندازه یک دقیقه وقت گذاشتن براشون لذت بخش نیست پس سعی کنیم تا وقت بیشتری برای بچه ها بگذاریم. برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه پنج شنبه , 30 مرداد 1394 با اجازه مدیر وبسایت فقط یه عکس از غاز های پارک ملت میگذارم اینجا پارک ملت قزوینه من بچه بودم زیاد اینجا میومدم یه پارک عالی با سرسره بزرگ و کلی مجهز و هیجان انگیز برای بزرگتر ها و لذت بخش برای بچه ها ولی الان دیگه یه پارک عادی شده و وسایل دیگه برقی نیست بگذر...
27 شهريور 1394

خاطرات شیرین و زیبای 17 ماهگی 3

سلام محبت یکی از زیبا ترین کار های دنیاست محبت کردن از ما هیچی کم نمیکنه ولی اگه همه مون محبت بدون منت بکنیم دنیا به حدی زیبا میشه که اگه بشه توصیفش کرد باید اولش کلمه افسانه رو اضافه کنیم کی زیبایی رو دوست نداره؟ بیاین اول از خودمون شروع کنیم نیاز نیست بگیم محبت کن وقتی همه ببینن محبت کردن چه لذتی داره تصمیم میگیرن محبت کنن شاید نتونیم دنیای به این بزرگی رو زیبا کنیم اما میتونیم دنیای کوچیک خودمون رو با محبت کردن به دیگران زیبا کنیم و لذت ببریم. به امید روز های خوش برای عزیزانمون. برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. یه روز نشس...
14 شهريور 1394

نی نی عکس

آرتین دوستی 1.5 ساله از قزوین   مسابقه هفته 49   خوشحال میشم به آرتین جونم 5 رای بدین ماشاالله فراموش نشه لینک ارسال رای http://www.niniaxs.ir/index.php/1ta3/7910-2015-08-16-04-30-56   زمان رای دادن تموم شد و آرتین جونم برنده نشد. مسابقه عادلانه بود و به تظر من بهتره مثل نی نی وبلاگ داور ها هم رای بدن و برای رای داور ها نیز جایزه جداگانه و متفاوت بدن. ...
7 شهريور 1394

خاطرات شیرین و زیبای 17 ماهگی 2

سلام زندگی کوتاه نیست ما هستیم که ارزش وقت رو نمیدونیم به قول آقای علیخانی خودمو میگم.  قدر وقتمو ندونستم و آنقدر تلفش کردم که دیر شد و نتونستم به موقع وبلاگ آرتین جونمو به روز کنم اما دلیلش فقط این نبود. و امیدوارم خاطرات آرتین جونم رو یادم نرفته باشه و جا نندازم. برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. جمعه , 2 مرداد 1394 آرتین جونم و کوکتل دقیق یادم نیماد ولی فک کنم همین شبش بود که ساندویج خانگی که فقط کوکتلش ضرر داره درست کردیم و در حال درست کردن و داخل نان باگت اذیت میکرد و برای همین ...
3 شهريور 1394

عکس های جا مانده

سلام   از 14 ماهگی تا جدید ترین پست   با اضافه شدن چند عکس جا مانده ویرایش خواهد شد لینکشون رو توی همین پست میگذارم خاطرات شیرین آرتین جونم در اردیبهشت 1394 با دو عکس جا مانده ویرایش شد عکس اول در حالت خواب با فلش عکس دوم بعد از خواب   خاطرات شیرین آرتین جونم در 15 ماهگی+چند عکس جا مانده با چهار عکس جا مانده ویرایش شد سه عکس اول در حال بستنی خوردن و عکس چهارم بعد بستنی خوردن   خاطرات شیرین و زیبای 17 ماهگی با تعداد نسبتا زیادی عکس جا مانده ویرایش شد عکس هایی که داداشم (محمد دایی) با گوشی خودش گرفته عکس های جا مانده هستن   این پ...
18 مرداد 1394

خاطرات شیرین و زیبای 17 ماهگی

سلام زندگی سخته میدونم اما اگه همه مهربون باشیم محبت کنیم و خود خواه نباشیم و عشق پول و مد کورمون نکنه میتونیم زیبایی هاش رو ببینیم چیز های زیادی هستند که باعث میشن زندگی شیرین بشه اما ما فقط به مشکلات نگاه میکنیم و فراموش میکنیم که به زیبایی ها نگاه کنیم اگه راه حلی برای مشکلات پیدا نمیکنیم بجای آه کشیدن بیشتر فکر کنیم و بیشتر تلاش کنیم تا موفق بشیم. در این عکس انگار آرتین جونم پشت آبشار هست و کنارش رود آب معدنیه و تا زیر پاش بر اثر پاشیدن آب خیس شده و خیلی طبیعی شده از هیچ صفحه آبی یا کروماکی پشت سر استفاده نکردم. برین ادامه ...
5 مرداد 1394

شیرین زبونی های آرتین جونم اواخر16 ماهگی و اوایل 17 ماهگی

سلام آرتین جونم صدای حیوانات رو یاد گرفته همون روزی که کچلش کردیم صدای چند تا حیوون رو برامون در آورد وقتی ازش میپرسیم هاپو (سگ) چی میگه؟: هَپ HAP پیشی (گربه) چی میگه؟ با صدای ریز تقریبه شبیه گربه صداش رو در میاره خروس چی میگه؟: قوـوـوـوـو ببئی (گوسفند) چی میگه: بَــــ همون روزی که پارک سنگی بودیم بهش یاد دادم بگه آبا آب رو نشونش دادم و گفتم آبا و همش می خندید و آب رو نشون میداد و میگفت آبا عمه هم میگه تازگیا تازگیا نمیگه دایی میگه دادا ...
4 مرداد 1394