عکس ها و خاطرات اواخر 18 ماهگی
سلام زیبایی خیلی خوبه و چه خوب که بیشتر باطن خودمون رو زیبا کنیم تا ظاهرمون این عکس آرتین جونم ده روز مونده بود به پاییز داداشم (دایی آرتین جونم گرفته) به قول آرتین جونم داء برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه. دوشنبه , 10 شهريور 1394 هوا بارونی بود و باد تندی می وزید آرتین جونم از شدت ترس چشماش گرد شده بود و میگفت ترس ترس پشت کامپیوتر بودم و آرتین جونم چسبیده بود به من با اینکه میدید من نمیترسم ولی ترسش کمتر نمیشد کلاهم رو نزدیک کردم و اومد بگیره که خودمو کشیدم عقب و خندید و ترسش رو یادش ...