آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

خاطرات روز های پایانی سال 1393

1394/1/2 14:40
نویسنده : دایی رضا
381 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

سال 1394 مبارک باد

امیدوارم سال خوبی داشته باشید

امروز اومدم با خاطرات شیرین

آرتین جونم در روز های پایانی سال1393

برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه.

شنبه , 23 اسفند 1393

یکشنبه , 24 اسفند 1393 ساعت 07:33 صبح

در حال کشتی گرفتن با پلنگ صورتی

اینم آخر عاقبت پلنگ صورتی بیچاره

که در کمتر از پنج دقیقه به

این روز دراومد خخخخخخخخخ

ظهر همون روز من توی حیاط بودم که صدای پای

آرتین جونم که داشت میومد حیاط رو شنیدم

ضبط فیلم رو شروع کردم و زوم کردم ادامه به روایت فیلم

پنجشنبه 28 اسفند 1393 اوایل 13 ماهگی

آرتین جونم توی حیاط بغل پدربزرگش بود

که گنجشک ها اومدن توی حیاطمون و

آرتین جونم وقتی نگاهشون کرد

فرار کردن پدربزرگش گفت آرتین

جوجو جوجو ها اومدن آرتین جونم

که در حال نگاه کردن به گنجشک ها بود

یه دفعه گفت جیک جیک        جیک جیک

جیک جیک...

تا خاطرات بعدی خدانگهدار.

پسندها (1)

نظرات (0)