خاطرات روز های پایانی سال 1393
سلام
سال 1394 مبارک باد
امیدوارم سال خوبی داشته باشید
امروز اومدم با خاطرات شیرین
آرتین جونم در روز های پایانی سال1393
برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه.
شنبه , 23 اسفند 1393
یکشنبه , 24 اسفند 1393 ساعت 07:33 صبح
در حال کشتی گرفتن با پلنگ صورتی
اینم آخر عاقبت پلنگ صورتی بیچاره
که در کمتر از پنج دقیقه به
این روز دراومد خخخخخخخخخ
ظهر همون روز من توی حیاط بودم که صدای پای
آرتین جونم که داشت میومد حیاط رو شنیدم
ضبط فیلم رو شروع کردم و زوم کردم ادامه به روایت فیلم
پنجشنبه 28 اسفند 1393 اوایل 13 ماهگی
آرتین جونم توی حیاط بغل پدربزرگش بود
که گنجشک ها اومدن توی حیاطمون و
آرتین جونم وقتی نگاهشون کرد
فرار کردن پدربزرگش گفت آرتین
جوجو جوجو ها اومدن آرتین جونم
که در حال نگاه کردن به گنجشک ها بود
یه دفعه گفت جیک جیک جیک جیک
جیک جیک...
تا خاطرات بعدی خدانگهدار.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی