آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

شیرین زبونی های آرتین جونم از15 ماهگی تا 16 ماهگی

1394/3/24 16:22
نویسنده : دایی رضا
563 بازدید
اشتراک گذاری

شیرین زبونی های آرتین جونم

ماشاالله فراموش نشه.

کلماتی که آرتین جونم میگه

داء (دایی) البته دایی هم میگه

ولی فقط وقتی ازش بخام میگه دایی

بَه بَه (غذا)

نان نان(ماشین)

عو عو این کلمه رو با دهن بسته بگین مثل

آرتین جونم تلفظ کردین معنیش میشه (بده)

دَر  معنی دَر وقتی خوراکی دستش باشه یا

یه چیز بسته که نمیتونه باز کنه یعنی (باز کن)

معنی دَر وقتی موبایلم رو میبینه یا پشت کامپیوتر

تو بغلم میشینه یعنی

(کلیپ بگذار یا یه بازی یا عکس نی نی)

اون روزی به من گفت بابا

گفتم من داییم بگو دایــــــــی بعد گفت دایی.

هر وقت عکس بچه میبینه مثل من میگه نی نی

البته یادم نمیاد پیش آرتین جونم کلمه

نی نی رو تلفظ کرده باشم اما

مثل من صداش رو ریز میکنه وقتی میگه نی نی

هر کی رو میخاد صدا کنه

بهش نگاه میکنه میگه مامان مامان مامان مامان

دو سه روز پیش بود موبایلم رو دید گفت

دَر گفتم چی دَر کنم گفت نان نان

منم بازی ماشینی براش بازی کردم

کلی کیف کرد محو تماشای بازی بود

دیروز مثل همیشه پشت کامپیوتر بودم اومد

بغلم نشست گفتم چی بگذارم گفت نی نی.

چند دقیقه بعد بهش گفتم بگو دایی گفت دایی بعد گفتم

آفرین خوشحال شد بعد گفتم حالا بگو دایی رضا

لبش رو مثل سوت زدن گرد کرد و خیلی

ریز و گفت دایی رضو بازم گفتم بگو

دایی رضا بازم گفت دایی رضو.

منم با این که مثل چهار پنج ماهگیش

کاملا واضح نگفت کلی خوشحال شدم.

تا پست بعدی خدانگهدار

پسندها (1)

نظرات (0)