آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

عکس ها و خاطرات اواخر 18 ماهگی

1394/7/15 18:26
نویسنده : دایی رضا
480 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

زیبایی خیلی خوبه و چه خوب که

بیشتر باطن خودمون رو زیبا کنیم تا ظاهرمون

این عکس آرتین جونم ده روز مونده بود به پاییز

داداشم (دایی آرتین جونم گرفته) به قول آرتین جونم

داء

برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه.

دوشنبه , 10 شهريور 1394

هوا بارونی بود و باد تندی می وزید

آرتین جونم از شدت ترس چشماش

گرد شده بود و میگفت ترس       ترس

پشت کامپیوتر بودم و آرتین جونم

چسبیده بود به من با اینکه میدید من

نمیترسم ولی ترسش کمتر نمیشد

کلاهم رو نزدیک کردم و اومد بگیره که خودمو

کشیدم عقب و خندید و ترسش رو یادش

رفت و کلی خندید حیف موبایلم نبود

فیلم بگیرم روی تخت هم همونطوری

چسبیده بود به من ولی ترسش کمتر بود.

بعد تموم شدن باد دوباره شیطونی هاش شروع شد.

دوشنبه , 16 شهريور 1394

اینجا داشت با سوراخ چارچوب بازی میکرد

جمعه , 20 شهريور 1394

سلفی با داء

تاریخ دقیقش یادم نیست ولی انداختمش

توی بیستم شهریور البته تو همون روزا

گرفته شده ولی موبایل دیگه ای گرفته

تاریخ دقیقش مشخص نیست.

آرتین جونم توی تپه باستانی قزوین اقبالیه

اینم سلفی منو آرتین جونم در تاریخ

دوشنبه , 23 شهريور 1394 (سه روز قبل 19 ماهگی)

تا پست بعدی خدانگهدار.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)