آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

خاطرات شیرین 28 ماهگی آرتین جونم

1395/5/5 15:21
نویسنده : دایی رضا
312 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

به آرتین جونم و دوستان

عزیزی که ما رو دنبال میکنن.

دیر اومدم اما دست پر. این یک ماه اتفاقاتی

افتاد که حال دلمونو خوب و بد کرد. من اومدم

ک فقط خوب هاشو بنویسم و بد هاش رو

فراموش کنم. از کودکان یاد بگیریم که اتفاق

هایی ک حال دلمونو بد میکنن رو فراموش

کنیم با یک گریه کوتاه و دیگه بهش فکر نکنیم.

و یا یک مشکل حل نشده داریم بجای اه و ناله

بکوشیم فکر کنیم تا راهی برای حلش بیابیم.

برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه.

یکشنبه سی ام خرداد 95 بود

تصمیم گرفته بودم کمتر بهش موبایل بدم

تا حس مالکیتش به موبایلم کمتر بشه

هم خلاقیت رو میکشه هم مضرات دیگه

 همش میگفت بده و منم هر موقع بود

چه بازی چه کار مهم باید بهش میدادم

 اومد و موبایل خواس اون روز برای شروع

تصمیم گرفتم کلا ندم بهش اما اومد و

گفت کله بخارونم و شروع کرد به خاراندن

کله ام بعد ناز کرد بعد گفتم بوسم کن

اینور و اونور و منم بهش دادم اما یادم

رفته بود مدت زمان یک ساعته رو کم کنم

چون بیشتر از یک ربع بازی نمیکرد و اگه

میکرد کلافه میشد وقت خواب ظهر هم بود

البته مثل من دوس نداره ظهر ها بخوابه

شارژ هم داشت تموم میشد

تصمیم گرفتم ده دقیقه کنم برای همین

خواستم ازش بگیرم گفتم بده من

نداد گفتم بده زود میدم

نداد گفتم اگه ندی منم

بعدا دیگه نمیدم گفت اینو بازی کنم

تموم شد میدم از خودم یاد گرفته بود

تموم کرد اما نداد منم بازم گفتم اگه

ندی منم بعدا دیگه نمیدمم که داد و

سریع ده دقیقه کردمو پسش دادم

بعد ده دقیقه تمساح خوابید و قطع

دسترسی به بازی های موبایل

بازم میخواست بازی کنه ولی

من قبول نکردم صدای پو در اومد

گفت بیدار کن گفتم نه دستشو

گذاشت و شکمش و گفت پو گُشنَه شه.

پنج شنبه، ۳ تیر ۱۳۹۵

رفته بودیم امامزاده حسین تا افطار

و شام رو در فضای سبزش بخوریم.

امامزاده حسین فرزند علی بن موسی الرضا است

که در قزوین وقتی دو سال داشت فوت میکند.

بعضی مردم این امامزاده را به این

اسم ها میشناسند و تلفظ میکند

شاهزاده حسین

شازده حسین

شازحسین.

اولین عکس 28 ماهگی آرتین جونم

که از روی فیلم گرفتم

اولین فیلم 28 ماهگی آرتین جونم

اینجا هم خاله آرتین جونم سه تاییمونو شکار کرد

پنج شنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۵

برای اولین بار با s6 edge کار کردم

افطار مهمون داشتیم قبل اومدن

مهمونا داداشم (محمد دایی) کلی

عکس با s6 از آرتین جونم گرفت که

توجهتون رو به دو تاش جلب میکنم

یکشنبه، ۱۳ تیر ۱۳۹۵

آرتین جونم وقتی اومد خواب بود

دوشنبه، ۱۴ تیر ۱۳۹۵

آرتین جونم در حال بازی کردن با

تکه ای از بادکنک ترکیده

چهارشنبه، ۱۶ تیر ۱۳۹۵

رفتیم امامزاده حسین و زنگ زدیم

فهمیدیم آرتین جونم هم اونجاست

رفتیم پیشش تا منو دید اومد بغلم

و رفتیم حیاط امامزاده و عکس گرفتیم

آرتین جونم در فضای سبز امامزاده حسین

آرتین جونم در کنار مامان جونم(مادربزرگ آرتین جونم)

من بِل بانو صداش میکنم و آرتین جونم هم به تقلید

از من بِل بِل بعضی وقتام بِبِل میگه مامان هم صداش میکنه

بعله نوبتیم باشه نوبت هله هوله اس خخخخخ

اینم تعارف بی ریای آرتین جونم به دایی مَمَد

حالا نوبت آرتینه که بوخویه

رضایت از طعمش رو میشه تو عمق نگاش فهمید

بعله نوبته عکاس حرفه ایعینکدایی رضاست که بوخویه

هله هوله خوری همینطوری پیش رفت تا

اینکه آرتین جونم تصمیم گرفت ملق بزنه

چند عکس جالب از هله هوله خوردن آرتین جونم

ای بابا این که داره تموم میشه نع خبری نیس

تا آرنج توی بسته این دفعه باید دست پر برگردم

نوش جونت عزیزم

آرتین جونم بغل دایی مَمَد

اینم یه عکس زیبا از چشمای آرتین جونم

اینم یه ویرایش هنری از دایی رضا

یه دوست پیدا کرد و باهاش کلی بازی کرد

اینم آیدا خانوم کوچولوی خوشگل و بانمک

که دنبال آرتین جونم راه افتاده آرتین جونم

داره شعر دوچرخه سیبیل بابا میچرخه رو

میخونه که اون روز همش اینو میخوند.

آرتین جونم ک مث من نی نی دوست داره

تصمیم گرفت نازش کنه

چهارشنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۵

اینجا هم رفته بودیم عروسی

آرتین جونم بیشتر کلمه ها رو بلده

مثل بیا توپ بازی

ماشین

کجا بیشینم

اینجا میشینم

زود میام

دایی بیا خونه ما

گِرگِه(گریه)

نی

دایی رضا جون

خواب میاد

خواب نه

من خواب ندارم(من خوابم نمیاد)

گنده

و

بزرگ

جنگ

وقتیم میگم

دید دی ری رید دید همون صدای

شیپور رو بصورت کلمه گفتم

میگه اییان ieyan (ایران)

یه بارم وقتی گفتم

دید دی ری رید دید

گفت مامان!

دید دی ری رید دید مامان!

مگه داریم همچین چیزی؟

تا پست بعدی خدانگهدار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)