آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

خاطرات شیرین 56 ماهگی آرتین جونم

1398/1/2 19:20
نویسنده : دایی رضا
482 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

خیلی وقته جملات زیبا و مفید ننوشتم هرچند واسه

نوشتن شون کوچیکم اما اشتراک گذاشتن هر چیزی

که بلدیم باعث رشد میشه بخصوص اگه نقد بشه

توسط کسایی که بیشتر بلدن و زاویه دید متفاوت

دارن پس سعی میکنم بیشتر بنویسم از این حرفا

برای شما و آرتین جونم هر چند شبیه خیاله اما من

با تمام وجودم سعی میکنم به هر چی نوشتم عمل

کنم چون یکم طولانی شد خلاصه میگم قضاوت و

غیبت و دروغ و حسادت رو از زندگیتون حذف کنین

اینطوری دنیا جای قشنگ تری برای زندگی میشه.

برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه

 

2018-10-19

جمعه، ۲۷ مهر ۱۳۹۷

بریم سراغ اولین عکس های 56 ماهگی

2018-11-02

جمعه، ۱۱ آبان ۱۳۹۷

رفتیم رحیم آباد

اینم چند تا عکس از مهدیس جون

‏دوشنبه, ‏14 ‏آبان ‏1397

پلیس شدن آرتین جونم

مثل همیشه رفتیم تو گوشی و اینبار تصمیم گرفتم بعد

گواهینامه رانندگی تو گوشی اینبار پلیس هم بشه و دزد

های تخیلی رو دستگیر کنه بعد از کلی ورزش های سخت

و مدرسه فرستادنش و چند تا آموزش مهم پلیسی برای

آشنایی نسبی با این شغل بالاخره کارت شناساییشو دادم

اما اینبار سعی کردم مثل گواهینامه رانندگی تخیلی نباشه

و از روی کارت شناسایی واقعی به نام آقای حمید هداوند

با کمک نقاشی کامپیوتر عکس و اسمش رو عوض کردم

کلی ذوق کرد و دزدای تخیلی رو دستگیر کرد.

2018-11-09

جمعه، ۱۸ آبان ۱۳۹۷ 

ماه ربيع الاول رو به همه مسلمانان تبریک میگم

آرتین جونم و رنگ انگشتی

2018-11-10

شنبه، ۱۹ آبان ۱۳۹۷

یاد قدیما بخیر تفریح ما دهه هفتادی ها و دهه شصتیا

داشت همه رخت خواب ها رو میریخت و حرف هیچکسم

گوش نمیکرد بعد رخت خواب ها هر کاری که خودم دوس

داشتم بکنم به آرتین جونم گفتم کرد کلی شیطونی و

ترسوندن البته کنترل شده و چند تا شیطنت اختراع خودش

رو با من هماهنگی و مشورت با میکرد و بدون تایید انجام میداد.

2018-11-11

یکشنبه، ۲۰ آبان ۱۳۹۷

بازی ساخته آرتین جونم

دستمو باید بیارم قبل اینکه بگیره باس دستمو بکشم که

من غفلت کردمو دستمو گرفت و تا تسلیم نشم ولم نمیکنه

پد هم بعنوان محافظ گذاشتم آخه لبه کِشو دستمو داغون میکرد

2018-11-14

چهارشنبه، ۲۳ آبان ۱۳۹۷
آرتین جونم در حال خوردن کرانچی نمکی

البته سعی میکنیم کمتر از این هله هوله ها بخوریم

تا پست بعدی خدانگهدار

پسندها (1)

نظرات (1)

🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
21 فروردین 98 12:01
چه نقاشی هابی رو صورتش کشیده😁
دایی رضا
پاسخ
😁🌹