آرتین جونمآرتین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

آرتین جیگر دایی

سلام خوش آمدید این وبلاگ توسط یک دایی معلول جسمی حرکتی که عاشق کودکان و نوزادانه ساخته شده خاطرات شیرین آرتین جونم از دیدگاه من ثبت میشه

خاطرات شیرین تصویری آرتین جونم

1393/11/10 13:46
نویسنده : دایی رضا
340 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

یادتونه توی پست قبلی خاطرات آرتین جونم رو تعریف

کردم امروز عکس هاش رو توی ادامه مطلب هستش

با خاطرات جدید و شیرین آرتین جونم

زیاد منتظرتون نمیگذارم برین ادامه مطلب

فقط ماشاالله فراموش نشه.

پنج شنبه , 2 بهمن 1393

اینجا داره آش میخوره

آرتین جونم توی اتاقم کلی باهام بازی کرد

و عروسک خاله اش که سرش کنده شده

رو بازی میکرد سرش که کنده میشد

میگفتم بده به من و سرش رو میگذاشتم

قشنگ منتظر میشد تا درستش کنم

اولش پرت میکرد ولی گفتم پرت نکن

قشنگ بده میداد و درستش میکردم

از این کار خسته نمیشد.

جمعه , 3 بهمن 1393

آرتین جونم برای اولین بار

با خاله اش رفت حموم بعد

سرش رو بستیم مثل دخمل ها شد

اولین قدم های آرتین جونم 2

شنبه , 4 بهمن 1393

ساعت 8 و 8 دقیقه صبح

داشتم عکسش رو میگرفتم

که از خواب بیدار شد

حدودا ساعت هشت و نیم شد

داشتم ازش فیلم میگرفتم

زد موبایلم افتاد روی زمین و به

آرتین جونم گفتم بده من بده من

برات لوسی لوسی بگذارم

موبایل رو داد و براش گذاشتم

دوباره هنگام پخش یکی دیگه

از کلیپ های مورد علاقه اش

زد و موبایل افتاد با اینکه داشت

نگاه میکرد گفتم بده به من داد به من.

سه شنبه , 7 بهمن 1393

آرتین جونم بازم اومد خونمون

کلی هم بازی کرد و دست زد

ولی فرداش رفت الانم سه روزه آرتین

جونم رو ندیدم دلم براش تنگ شده

تا پست بعدی خدانگهدار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

رکسانا
27 بهمن 93 15:50
الهی....مو طلایی
دایی رضا
پاسخ
مرسی
گلنار
30 تیر 94 22:27
سلام خوبه توی وبلاگ نویسی خوبی دوست داشتی به وبلاگم سر بزن
دایی رضا
پاسخ
سلام نظر لطف شماست قبلا با وب شما آشنا شدم و تقریبا تمام ویدیو هاش رو دانلود کردم
سارا
31 تیر 94 14:05
سلام ! وبلاگ خيلي زيبايي داري!
دایی رضا
پاسخ
سلام مرسی