خاطرات شیرین 33 ماهگی آرتین جونم

سلام

الان که دارم این مطلبو مینویسم اواخر 34 ماهگی آرتین

جونمه و برای اولین بار تنها هستیم و آرتین جونم خوابه

حس خوبیه برای مدتی اختصاصی مال خودمه

مثل دوران نوزادیش خوابیده وقتی نگاهش میکنم حس

خوبی بهم دست میده انگار برگشتم به گذشته.

بریم به سراغ خاطرات شیرین 33 ماهگی آرتین جونم

برین ادامه مطلب فقط ماشاالله فراموش نشه.

چهارشنبه، ۲۶ آبان ۱۳۹۵

اولین عکس 33 ماهگی آرتین جونم

رفته بودیم بازیگاه تپه

یه نی نی به اسم علی اونجا بود

با آرتین جونم بازی کردن اینم فیلمش

بعدش با وسایل ورزشی بازی کرد

به آرتین جونم خیلی خوش گذشت

تو بیرون همش دوس داره بغل من باشه

اینم دو عکس خوشگل از آرتین جونم تو بغلم

سه شنبه، ۲ آذر ۱۳۹۵

سه عکس از قاب دوربین مامان آرتین جونم

آرتین جونم با اسکیت پسر عمه اش

موتور سوار حرفه ای آرتین دوستی

پنج شنبه، ۴ آذر ۱۳۹۵

سه عکس از قاب دوربین مامان آرتین جونم

الکی مثلا داره مینویسه

شنبه، ۶ آذر ۱۳۹۵

آرتین جونم در حال بازی  با اسباب بازی

البته اوایل ازش خیلی میترسید

چهارشنبه، ۱۰ آذر ۱۳۹۵

مامان آرتین جونم عدس پلو نذر کرده بود

منو و آرتین جونم و خاله اش تو اتاق کلی بازی کردیم

اینجا هم داره حرکات خاله اش رو تقلید میکنه

کلاهی که داداشم(دایی آرتین جونم) از رشت

خریده بود رو سرش گذاشتیم منم عکسشو گرفتم

داشتم عکس میگرفتم که زنگ درمون رو زدن

کی بود محمد دایی(دایی من و آرتین جونم)

آرتین جونم وقتی مهدیس جون رو میبینه

ساکت و آروم میشینه پیش من که من

بیشتر از مهدیس دوسش داشته باشم

در حالی که نمیدونه تنها بچه نقش اول زندگیمه.

آرتین جونم در کنار پسردایی مهدی فوتبالیست برتر

برنده توپ طلای آینده سال 2022

مهدیس جون در کنار داداشم(دایی آرتین جونم)

یه عکس خوشگل از جیگرای خودم

 آرتین جونم و مهدیس جون

یه عکس تکی از مهدیس جون

سه شنبه، ۱۶ آذر ۱۳۹۵

اینجا هم آماده اس برای رفتن به بیرون

فهمید دارم عکسشو میگیرم تو

دست من از خودش سلفی گرفت

فرداش که میشه چهارشنبه، ۱۷ آذر ۱۳۹۵

داشت میرفت خونه شون مثل همیشه

اومد منو بوس کنه که عکسشو گرفتم

اینم دو تا سلفی خوشگل

سه شنبه، ۲۳ آذر ۱۳۹۵

اینم از آرتین سحر خیز

ساعت هفت و چهلو پنج دقیقه

تا پست بعدی خدانگهدار